تبدیل به پول

راهنمای کامل محصول نویسی(قدم به قدم)

چگونه محتوای ترغیب‌کننده برای صفحۀ محصول‌مان بنویسیم؟

سلام من احمد جعفری‌ام و قراره توی این مطلب از مرحلۀ جرقه خارج بشیم و وارد مرحله سوم یعنی تبدیل به پول بشیم.

اگه نمی‌دونید جرقه و تبدیل به پول چیه این مطلب رو بخونید:

? کلیک کنید : شروع یادگیری دیجیتال مارکتینگ

 

همون‌طور که قبلا گفتم دیجیتال‌مارکتینگ یک فرایند ۴ مرحله‌ایه :

  1. آهنربا
  2. جرقه
  3. تبدیل به پول
  4. صندوق امانات

از مرحله یک فقط به فرایندهای سئو نپرداخم که دلیلش رو هم کامل شرح دادم. بعد رسیدیم به مرحله دوم یعنی جرقه. در مرحله جرقه مخاطبینی که در مرحله یک یعنی آهنربا جذب کردیم رو با روش‌هایی که گفتم بهشون جرقه می‌زنیم تا فعال بشن و حتی در ادامه هم روش‌هایی گفتیم، که فعال‌تر بشن.

حالا رسیدیم که مرحله سوم که باید ازشون پول در بیاریم. یعنی مرحلۀ تبدیل به پول.

حالا چرا تبدیل به پول؟ چون ما مخاطبین رو به‌نوعی فعال‌شون کردیم تا بتونیم برای گرفتن پول از اون‌ها آمادشون کنیم حالا تو این مطلب قراره که روش‌های دریافت پول رو ‌آموزش بدم.

تبلیغ نویسی

شاید بشه گفت پاشنه‌آشیل این مرحله تبلیغ نویسی باشه! اول بیایم این کلمه رو تعریف کنیم.

ویکی‌پدیا فارسی نوشته: تبلیغ‌نویسی اقدام به نوشتن با هدف تبلیغات یا دیگر اشکال بازاریابی است. برای خوندن کامل این مطلب کلیک کنید.

درواقع بهتره که بگیم محتوایی که کاربر رو به انجام دادن کاری که مدنظر ما هست ترغیب کنه میشه تبلیغ نویسی. که در این مطلب هدف ما خرید از سایته و همونطور که می‌دونید مهم‌ترین وظیفه یک دیجیتال‌مارکتر افزایش فروشه.

تبلیغ‌نویسی جادو نمی‌کند

شاید شنیده باشید که فلان برند با فلان بیلبرد خیلی فروشش زیاد شد یا فلان بنرتبلیغاتی که در سطح وب پخش شد CTR خیلی خوبی داشت اما همیشه اینطور نیست!

شاید یک عنوان تبلیغاتی خیلی خوب و جذابی بنویسم ولی فقط CTR مهم نیست اینجا فروش مهمه و اگر شما محصول جذاب و مناسبی نداشته باشید عملا یک تبلیغ‌نویس نمی‌تونه برای شما جادو بکنه.

اما سوال اینه، محصولی که من دارم با بقیه رقبا آنچنان تفاوتی نداره! پس من چیکار کنم؟ اینجاست که باید گفت همیشه قرار نیست مزیت رقابتی شما داخل محصول شما باشه شاید پشتیبانی خوب و به‌طور کلی خدماتی که در کنارش ارائه می‌دید مزیت شما باشه.

مردم چرا می‌خرند؟

  1. دوری از مشکلات
  2. بهشون حال بده!

که به مراتب مورد اول خیلی مهم‌تر از مورد دومه! به‌عنوان مثال اگه به یه نفر بگیم این بستنی رو بخور تا دندونی که کشیدی دیگه ازش خون نیاد خیلی زودتر می‌خره تا وقتی بگیم این بستی طعم خیلی متفاوتی داره و با چندتا مدرکم اثباتش کنیم. اینطور نیس؟

سایت من پر از محصوله

تکلیف اون سایت‌هایی که حوزه FMCG فعالیت می‌کنن چیه؟ آیا باید برای تمام صفحات بشینیم و صفحه محصول بزنیم؟ باید روی محتوای تبلیغاتی همۀ اونا کار کنیم؟

عقل سالم در بدن سالم 🙂 خیر مشخصه که نباید اینکارو بکنیم! پس چیکار کنیم؟ خیلی ساده‌س! باید بفهمی که کدوم از محصولات فروش و سود بیشتری دارن و فقط روی اونا کار کنی بعد یه قالب محتوایی خوب در میاد که این قالبو میدی به یکی که کارش وارد کردن محتواس و دیگه کار تمومه! در ادامه می‌گم که چطور قالب محتوا صفحه محصول رو بسازیم.

یک‌بار برای همیشه

همیشه این چالش وجود داره که صفحۀ محصولمونو خلاصه و کوتاه بنویسیم یا بلند؟ حجم صفحه محصولمون چقدر باشه خوبه؟ من داخل لینکدینم در این باره یه نظرسنجی گذاشتم روی دکمه پایین کلیک کنید و حتما نظرتون رو ثبت کنید!


در واقع همه چیز برمی‌گرده به همون قالبی که چند خط قبل بهش اشاره کردم. با توجه به رفتار مصرف‌کننده و خود محصول باید تصمیم بگیرید که محتوا کوتاه باشه بهتره یا بلند! اما به‌نظر من شاید بهتر باشه برای محصولاتی که فروش بالایی دارن حجم صفحۀ محصولتون بیشتر باشه!

صفحه محصول جای خالی کردن فرقون کلمات نیست

حتما، حتما محتوایی که برای یک صفحۀ محصول می‌نویسین رو خیلی منظم و مرتب با المان‌های گرافیکی و بصری دسته‌بندی کنید. سعی کنید هر پاراگراف کاملا جداگونه باشه چون اگر حجم محتواتون زیاد باشه کاربرها در وهلۀ اول که وارد صفحه محصول میشن با چشمشون کل صفحه رو یه اسکن کوتاه می‌کنن و بعد اون قسمت‌هایی که به‌دردشون می‌خوره رو می‌خونن پس اگه محتواتون نظم نداشته باشه ممکنه کاربر گم و یا شاید گیج بشه.

در نتیجه این مورد رو خیلی بهش اهمیت بدید.

محوریت ذهنی

وقتی که می‌خواید یه صفحۀ محصول رو شروع کنید به نوشتن سه تا سوال رو تو ذهنتون بهش جواب بدید تا بتونید جوابش رو داخل محتواتون بگنجونید.

  • مخاطب چرا بخرد؟
  • مخاطب چرا الان بخرد؟
  • مخاطب چرا از شما بخرد؟

در مورد اول به معرفی محصول، ویژگی‌ها و مزیت‌هاش می‌پردازید. برای جواب به مورد دوم باید به همون دو سوال مردم چرا می‌خرند پاسخ بدین و مورد سوم هم مزیت‌های رقابتی شما در بازار.

حتما به این نتیجه رسیدید که اگر از بازار شناخت خوبی ندارید احتمالا نتونید در همون وهلۀ اول صفحۀ محصول خوبی بنویسین چرا که همیشه بین دانش، مهارت و تجربه تفاوت بسیاریه. در ادامه می‌خوام خیلی ریزتر بشم و کمک کنم تا قدم به قدم محتوای یک صفحه محصول رو تدوین کنید.

سعی کنید همه رو پوشش بدین!

اگه یادتون باشه گفتم برای اینکه بتونید یه صفحه محصول خوب بنویسید باید از بازارهدف شناخت نسبتا خوبی داشته باشین. حالا سوال اینه که یه دیجیتال‌مارکتر چطوری می‌تونه با کسب‌وکاری که همکاری می‌کنه همزمان یه شناخت خوبی هم از بازارش داشته باشه در واقع منظور اینه که باید مخاطب رو بشناسه تا بتونه مطلبی که داخل صفحه محصول براش می‌نویسه از نظر بازاریابی مناسب باشه و مخاطب رو ترغیب به خرید بکنه.

کاری که به‌نظر من خوبه انجام بدیم اینه که بیایم برای 5 گروه مخاطب صفحه محصول‌مون رو تدوین کنیم.

  1. افرادی که اصلا محصول مارو نمی‌شناسن( محصول کاملا جدید و نوآورانه‌س)
  2. افرادی که به‌نوعی با محصولات رقبا آشنایی دارن
  3. با محصولات رقبا کاملا آشنا هستن و صفحه محصول‌شون رو دیدن
  4. علاوه برا اینکه صفحه محصول رقبا رو دیدن بلکه از محصولاتشون استفاده هم کردن
  5. کلا عشقه رقیبن و در یک کلام دنباله‌رو محصولات رقیب ما هستن.

برای هر کدوم از گروه‌های بالا باید محتوای خیلی فکرشده‌ای قرار بدیم چون قراره مخاطب این متن رو بخونه و برای خرید تصمیم بگیره الته که به عوامل دیگه‌ای هم بستگی داره اما باید سعی کنیم تا همه موارد رعایت بشه.

برای گروه اول باید یه‌سری از بدیهیاتی که داخل اکثر صفحات محصول هست رو بیان کنیم. اولا این محصول جدید دقیقا چیکار می‌کنه و دما مشخصات ساختاری و ظاهری، تاریخ ایجاد، شرکت سازنده و…

در گروه دوم باید به مزیت‌هایی که محصول‌مون داره به‌طور کامل و هوشمندانه بپردازیم ولی اگه تقریبا هیچ مزیتی داخل محصول نداریم به خدماتی که در کنارش ارائه می‌دیم باید اشاره کنیم!

گروه سوم شاید بیشترین بازارهدف رو تشکیل بده. این جنس ازمشتری‌هارو می‌تونیم با روش تولید محصول یا روش ارائه خدماتی که داریم جذب کنیم. اینجا روی مهارت و تخصص خودمون تمرکز می‌کنیم.

گروه چهارم از محصولات رقبا استفاده کردن که اینجا کارمون یکم سخت‌تره و اینجا شاید اگه دیگه به توضیح محصولات و خدمات خودمون نپردازیم بهتر باشه و بهتره که غیرمستقیم ضعف‌های رقبارو بزرگ نشون بدیم و اونارو مطرح کنیم.

گروه پنجم که دیگه عشقه رقیبن هرچقدرم که از خودمون یا ضعف رقبا بگیم شاید تاثیری نداشته باشه. شاید بهتر باشه که به جوایز، افتخارات و نمادهایی که داریم اشاره کنیم.

برای نوشتن صفحه محصول باید کاملا رقبارو بررسی و نقاط ضعفشون رو پیدا کنین. تبلیغ‌نویسی از یه جایی به بعد دیگه هنره تا یه مهارت و تنها راه اینکه تبلیغ‌نویس خوبی بشیم تمرینه.

یک، دو، سه و چهار صفحه محصول

تا اینجا خواستم به یه دیدکلی برسین تا وقتی قدم به قدم نوشتن صفحه محصول رو میگم خیلی کامل و دقیق بتونید برید جلو. مواردی که میگم رو بهتره از بالا به پایین داخل صفحه محصولتون وارد کنید.

  1. عنوان اصلی
  2. تصویر
  3. عنوان فرعی

خاصیت آهنربایی محتواتون رو با 3 مورد بالا تلفیق کنین تا بتونین توجه مخاطب رو جذب کنین.

  1. توضیح محصول
  2. سوالات متداول

از 2 مورد بالا استفاده کنید و برای اون 5 گروهی که گفتم خیلی فکرشده یک محتوای عالی تولید کنید! اگه از صاحب کسب‌وکار بپرسید که معمولا مشتری‌ها چه سوالاتی ازتون می‌پرسن شاید سوالات متداولتون هم دربیاد اما این مورد به مرور زمان و فیدبک مخاطبین حل میشه.

  1. نظر خریداران(Testimonials)
  2. تضمین
  3. مدارک

با استفاده از 3 مورد بالا تمام مواردی گفتین رو اثبات کنین.

  1. پیشنهاد ویژه
  2. چرا الان خرید کنن؟
  3. پیشنهاد جایگزین

الان موقع اینه که کاربر رو به یک اقدام دعوت کنید تا شما رو به هدفتون برسونه و شاید مخاطب الان نخواد ازتون بخره پس خیلی خوب میشه اگه یه پیشنهاد جایگزین هم بهش بدین. مثلا اگه الان قصد خرید ندارین این مطلب آموشی رو بخونین یا یه محصول مشابه بهش نشون بدین.

برای طولانی‌تر نشدن این مطلب منتظر باشید تا در مطلب بعدی خیلی مفصل‌تر مواردی که در قسمت 1 2 3 4 گفتم رو بیشتر شرح بدم. اگه این مطلب رو دوست داشتین لطفا برای کسای که فکر می‌کنین به دردشون می‌خوره بفرستین. ?

احمد جعفری

مهندسِ صنایعِ دیجیتال مارکترِ اصفهانی ? | هرچیزی که در طول چند سال مطالعه، تست و تجربه فهمیده‌ام را اینجا می‌نویسم

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا